اطلاعیه

با سلام و عرض ادب

به استحضار می رساند مادحین محترمی که تمایل به دریافت اشعار و سبک های مناسبات مختلف مذهبی از شاعران اهل بیت (ع) جناب احد زاده و رسولی را دارند می توانند از طریق لینک های ذیل وارد کانال مربوطه شده و پس از لمس گزینه Join اشعار و سبک های مناسبات مختلف را دریافت نمایند .

 *نکته مهم اینکه حتما تلگرام خود را به روز نمایید*

 

شاعران اهل بیت آقایان :

 

مجید احدزاده :             https://telegram.me/neysaqe

 

رضارسولی    :         https://telegram.me/REZARASOLI

 


 

 

لازم به ذکر است باتوجه به مشکلات پیش آمده برای سرور blogfa  لذا آدرس جدید وبلاگ ذاکر و شاعر اهل بیت (ع) کربلایی رضارسولی  به شرح ذیل تغییر یافت .

 

http://rezarasooli.mihanblog.com/

با سلام و قبولی طاعات و عبادات

 

با استحضار می رساند با توجه به مشکلات پیش آمده برای سرور بلاگفا چند وقتی بود که نمی تونستیم مطلبی رو قرار بدیم که الحمدلله ظاهرا مشکلات تاحدودی رفع شده و ان شاالله به یاری آل الله به روز خواهیم بود .

 

التماس دعا

پيشخوان مكتب الذاكرين

به مناسبت هر  ولادت و شهادت  (اشعار ، سرود و نوحه های) جدید قبل از هر مناسبت بارگذاری می گردد .

 

مناسبت هاي  پيش رو :



* شنبه 19/11/92  -  ولادت امام حسن عسکری (ع)



*دوشنبه 21/11/92  -  وفات حضرت معصومه (س)





اشعار و سرودهای ولادت امام عسکری بارگزاری شد .




 *برای دسترسی آسان به كليه مطالب از قسمت آرشیو موضوعی سمت راست صفحه استفاده نمایید .*




عزيزاني كه تمايل دارند با اشعار و سبك هاي خود مارا در مسير خدمت رساني به


ذاكرين محترم اهل بيت(ع) ياري نمايند ، مي توانند كارهاي خودرا از طريق ايميل ذيل و يا


ازطريق نظرات در اختيار مكتب الذاكرين قرار دهند .


ضمناً مكتب الذاكرين اشعار و سبك هايي کـه از حیـث آهنـگ، شعـر و مضمـون در 


سطح مطلوبي هستند را بارگذاري خواهد نمود .


maktab-zakerin@mihanmail.ir

آدرس هفتگي هيات مكتب الذاكرين كرج

" آدرس اولین هيات ماهانه مكتب الذاكرين كرج "

با حضور مجری و گرداننده جامعه مداح تهران :استاد حاج محمد بازوبند



جمعه - مورخ  17-11-92   ___  از ساعت 19:30



مكان : كرج ، چهارراه هفت تیر - به سمت چهارراه کارخانه قند - کوچه فدایی - حسینیه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) - {مومنی}


* توسل : ولادت امام حسن عسکری (ع)



منتظر قدوم تمام محبين و ذاكرين اهل بيت(ع) هستيم .


ویژه نامه ولادت امام حسن عسکری (ع)


ویژه نامه ولادت امام حسن عسکری (ع)



 * برای ملاحظه اشعار به مناسبت ولادت امام عسکری(ع)  اینجا کلیک کنید .



* برای ملاحظه سرودهای ولادت امام حسن عسکری (ع) اینجا کلیک کنید .



التماس دعا

مصاحبه-زندگي نامه-داستانهاي شنيدني از مداحان و بزرگان

مصاحبه-زندگي نامه وداستان هاي شنيدني ازمداحان،اساتيدوبزرگان


***


استان البرز


1 - مرحوم حاج علي كهن ترابي




بخش آموزش هاي مداحي

آموزش ها و نكات ناب مداحي

***

بستر - زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها  واحد

بستر - زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها

واحد

 

مادر حالش وخیمه – درد و بلاش عظیمه

ترسم اینه یه روزی – منم بشم یتیمه

 

خس خس سینه ی اون کشته منو به والله

خواب نمیاد به چشماش بیداره گاه و بی گاه

 

شب شده ، بازم میاد صدای آهش

درد اومده انگار سراغش

خرابه حالش 2

 

گمونم ، یه بغضی توی گلو داره

توون گریه هم نداره

دل بی قراره 2

 

واویلا وای مادرم وای مادر من

 

یه شب پیشش خوابیدم – ناله هاشو شنیدم

خدا میدون دیگه – از زندگی بریدم

 

مثل قدیما مادر ، نداره اون نشاطی

مدام روی لباشه ذکر عجل وفاتی

 

یه  گوشه ، مادر من شده زمین گیر

جوونه اما اون شده پیر

از زندگی سیر 2

 

می سوزه ، لحظه به لحظه توی بستر

بسته یه دستمال به روی سر

تب کرده مادر 2

 

واویلا وای مادرم وای مادر من

 

چشاش ضعیفه انگار – شاید که میبینه تار

راه که میره میبینم – دست میگیره به دیوار

 

خیر نبینه کسی که تو کوچه راشو بسته

دیگه میخونه مادر نمازاشو نشسته

 

واویلا ، حال و روزش خیلی خرابه

نفس کشیدنش عزابه

دلم کبابه 2

 

خدایا ، مادر من خیلی جوونه

نکنه که بره زخونه

پیشم نمونه ...!  2

 

واویلا وای مادرم وای مادر من

 

 

 شعر و سبک : رضارسولی

93/12/26

 

دریافت سبک

 

به نیت شفای تمام مادران بیمار بخصوص مادر حقیر

التماس دعا...

سبک های فاطمیه  اثر شاعر اهل بیت (ع) کربلایی رضارسولی

سبک های فاطمیه

 

اثر شاعر اهل بیت (ع) کربلایی رضارسولی

 

 

 

برای ملاحظه به ادامه مطلب بروید

شور ولادت حضرت زینب (س) - رضارسولی

سرود ولادت حضرت زینب (س)

 

بازم چراغونیه – آیینه بندونیه

خونه علی و فاطمه – امشب و مهمونیه

 

اومد - سوره کوثر حضرت کوثر

اومد – پاره پیکر و جان پیمبر

اومد – آرامش دل و هستی حیدر

سیدتی زینب

 

اومده نور دوعین - شفیعه ی عالمین

اومده انیس و مونس - حضرت ارباب حسین

 

بارون - می باره از اوج آسمونا

ریسه -  بندونه تو عالم بالا

دنیا – اومده امشب ثانی زهرا

سیدتی زینب

 

می خروشن دریاها - گل می باره از سما

حسین و حسن عیدی می دن - اومده زینت بابا

 

زهرا - به روی دستاش گرفته کوکب

حیدر - نذری میده از خوشحالی امشب

ذکر – ملائکه شده حضرت زینب

سیدتی زینب

 

کاشکی بشم من فدات – سر بزارم زیر پات

مث ِ بیضایی و عسکری – جونمو بدم برات

 

کاشکی – یه روزی شامل جود و کرم شم

مثل – شهدا رو سفید و محترم شم

جزء – شهدای مدافع حرم شم

سیدتی زینب

 

 شعر و سبک : رضارسولی

 

 

دانلود سبك

زمینه حضرت فاطمه معصومه س - رضارسولی

زمینه حضرت فاطمه معصومه س

 

تا که دلم میگیره و

به لب که میرسه جونم

خودم هرجور که شده

به شهر قم میرسونم

 

با یه دل زار و

با یه کوه حاجت

اجازه میگیرم

من از اقا بهجت

 

من فدای کرامت و

اون نگاه ملیح تو

دخیلم رو من میزنم

بی بی جان به ضریح تو

 

میخونم با اشک و با آه - یاوجیه عندالله. اشفعی لنا عندالله

یا وجیه.... 

 

میپیچه ازتو ضریحت

عطری شبیه گل یاس

حرم تو برام مث

مدینه و کرببلاس

 

عمه ی امام و

دختر امامی

سلاله زهرا

خواهر امامی

 

شبیه به امام رضا

سخاوت تو بی حده

بین همه اهل کرم

کرامتت زبونزده

 

ای کریمه ی آل الله . یاوجیه عندالله . اشفعی لنا عندالله

یاوجیه ....

 

 

شعروسبک: رضارسولی

 

 

دریافت سبک

یا حسن عسکری (ع)

یا حسن عسکری (ع)

 

گه نگاهت را به در با یاد مادر دوختی

 

گه ز فرط تشنگی در خویش می افروختی

 

کاسه آبی تا که بر لبهای عطشان تو خورد

 

یاد تشت و خیزران و راس بی تن سوختی

 

رضا رسولی

امام حسن عسکری

یا ابالمهدی ع 

تبعید

 

 

سالیانی درد بی درمان هجران مشکل است

بی کسی درشهرغربت ای رفیقان مشکل است

سالیانی جای دور افتاده تبعیدت کنند...

سالیانی  در غل و زنجیر زندان مشکل است

تشنگی از سویی و زخم زبان سویی دگر

روزه داری با دلی زار و پریشان مشکل است

سخت گیری ها که نه اما تحمل کردن

بد دهانی های هر روز نگهبان مشکل است

سالیانی بوده قلبم داغدار کربلا

آب دیدن آب خوردن کام عطشان مشکل است

معتمد با بی حیایی قصد جانم کرده است

جان سپردن گوشه ی زندان ویران مشکل است

ما به تو حق میدهیم آقای عالم گریه کن

حجت الله ای ولی الله اعظم گریه کن

سومین ابن الرضای خانواده اندکی

باغم و اندوه و سوز و اه ماتم گریه کن

گریه کن شاید که آرامت نماید گریه ها

فتح بابی گردد و راهی گشاید گریه ها

دیده واکن نوگل ات پشت وپناهت میرسد

غمگسارت ،دستگیرت ،تکیه گاهت میرسد

دیده وا کن داغ تو آتش به جان ما زده  

دیده وا کن مهدی ات آقا سراغت آمده

دیده واکن مهدی ات دارد گریبان میدرد

دیده واکن مهدی ات دارد به سینه میزند

دیده واکن بامصیبت ها کلیمش میکنی

دیده واکن ورنه یک باره یتیمش میکنی

شکرلله ناله هایت را جوابی هم رسید

تاکه گفتی تشنه هستم ظرف آبی هم رسید

شکرالله حجره ی تو دامن پیکار نیست

تیغ وتیر وسنگ وچوب ونیزه ای در کار نیست

کربلا اما عطش ها را دو چندان کرده اند

کربلا جد شما را تیر باران کرده اند  

کربلا جد شما را کام تشنه....یاحسن

با دوازده ضربه و با زور دشنه...یاحسن

کربلا حق حسین بن علی را خورده اند 

روسری عمه جان ات را به یغما برده اند

 

علرضا خاکساری

واحد اربعین

واحد اربعین

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها

 

چهل شبه که از غم و غصت خمیدم

بمونه داداش چی دیدم و چی شنیدم

 

چهل شبه که برام نمونده دیگه نا

چه جور بگم از مصیبت این ماجرا

 

نانجیبا کردن – حق من رو ضایع

به سرم آوردن – یه دنیا وقایع

 

پاشو که زینبت از راه اومد

با اشک و با ناله و آه اومد

دوباره توی قتلگاه اومد

برادر حسین من حسینم

 

خاطرات اینجا می شه برا من تداعی

همینجا بودکه با هم کردیم چه وداعی

 

توخاطرمه سمت تو آوردن هجوم

یه عده گرگ خون آشام و لقمه حروم

 

اینا که نه شرم و – نه حیایی داشتن

داغ تو رو بدجور – به دلم گذاشتن

 

می زدی تو قتلگه دست و پا

میزدم ناله از دل ای خدا

بریدن سرت جلوم از قفا

برادر – حسین من حسینم

 

دور و برم و گرفتن یه مشت اراذل

همسفر شدم با قاتلت چل تا منزل

 

چهل شبه که قلب من و خون کردن و

با هر بهونه زخم زبونم زدن و

 

بی تو خیلی کردن - به خواهرت اجحاف

جواب و دادن - با سیلی و غلاف

 

نبودی بردنم کوفه و شام

بردنم میون ملاء عام

خندیدن به اشکا و گریه هام

برادر – حسین من حسینم

 

شعر وسبک : رضارسولی

 

دریافت سبک

حضرت معصومه - تال

حضرت معصومه (س)

تا کی به تو از دور سلامی برسانم

از تو خبری نیست برادر نگرانم

در میزند اینبار کسی...از هیجانم

شاید که تو برگشته ای ، ای پاره جانم

 

یک روز به یعقوب اگر جامه رسیده

حالا به من از سوی رضا نامه رسیده

 

ای کاش که از تو خبری داشته باشم

در آتش عشق تو پری داشته باشم

باید به خراسان سفری داشته باشم

در راه به قم هم نظری داشته باشم

 

با خاطر آسوده بمان چشم به راهم

یک قافله محرم بخدا هست سپاهم

 

این جادّه ها چشم به راه قدم ماست

این که نرسد قافله تا طوس، غم ماست

انگار که این خاک عراق عجم ماست

حالا که به قول پدرم، قم حرم ماست...

 

شاید که فراموش کنم دلبر خود را

باید که بسازم حرم مادر خود را

 

باید نرسیدن به رضا را بپذیرم

حالا به شهادت برسم یا که بمیرم

وقتی که پریشانم و بیمار و اسیرم

خوب است که در حجره ی خود روضه بگیرم

 

با یاد غم فاطمه هق هق بنویسم

بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسم

 

با گریه ی من هیچ کسی کار ندارد

قم کار به مهمان عزادار ندارد

در کوچه دری هست که مسمار ندارد

معصومه ی تو دست به دیوار ندارد

 

اینجا به عیادت همگی آمده باشند

آنجا به شکایت همه زخمی زده باشند

 

بین نظر آن همه با این همه فرق است

بین همه در پشت در و همهمه فرق است

بین اثر هلهله با زمزمه فرق است

مابین غم فاطمه با فاطمه فرق است

 

نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست

اینجا زدن فاطمه ها حرف کمی نیست

 

مجید تال

حضرت معصومه - لطیفیان

حضرت معصومه


ای سایه یِ بالا سرِ خواهر، برادر

ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر

خواهر همان احساس مادر بر برادر

دارم برایت می شوم مادر، برادر

**

ای سوره ، چشمی بر منِ آیه بیانداز

یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز

یك بار دیگر بر سرم سایه بیانداز

بر خواهرانش سایه دارد هر برادر

**

چیزی به غیر از چشم تر دارم؟ ندارم

از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم

اصلاً نمی دانم پدر دارم ؟ ندارم؟

دیدم كمالاتِ پدر را در برادر

**

از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟

با التماس من دعایی می فرستی؟

دارالشِفای من دوایی می فرستی؟

افتاده ام در گوشه ی بستر، برادر

**

این جا مسیرِ كوچه ها خوب است خوب است

وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است

حالا كه احوالِ رضا خوب است خوب است

از بس فنا گردیده ام من در برادر

**

در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند

وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند

این معجری را كه سرم دارم نبردند

این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر

**

ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند

جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند

هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند

افتاده روی تلِّ خاكستر برادر

**

نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت

نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت

نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت

پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر

**

با نیزه ای تا شاه را از حال بردند

یك یك تماماً رو سوی اموال بردند

هر آن چه را كه بود در گودال بردند

تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر

 

علی اکبر لطیفیان

حضرت معصومه(س) - حنیفی

حضرت معصومه(س)


مهربانی ، کریمه ای خانم

بانوی بی بدیل ؛ معصومه

التماس قنوت گریه ی من

الدخیل الدخیل معصومه

**

شرف الشمس شهر قم هستی

از تبار و ذراری خورشید

پای دَرست ملائکه حاضر

ای پناه مراجع تقلید

**

صحن بالا سر تو منزل نور

مهبط جبرئیل این صحن است

بال جمله ملائک عرشی

زیر پاهای زائرت پهن است

**

حرم اهل بیت صحن شماست

حرم خانواده ی زهرا

کربلا و مدینه و مشهد

نجف و کاظمین و سامرّا

**

وقت تجدید عهد با زهرا

شهر یثرب اگر نشد قم هست

گره هایم نگفته واشده است

تا قسم به امام هشتم هست

**

گرچه چنگ خزان به جان تو و

جان ایل و تبارت افتاده

پاره پاره ولی نشد هرگز

نامه ای که رضا فرستاده

**

بین این کوچه ها خدا را شکر

محترم مانده گوشواره ی تو

لاأقل هلهله نشد بر پای

چشم گریان و پر ستاره ی تو

**

گرچه خم شد قدت ز فاصله ها

ذبح اطفال را ندیدی تو

حضرت زینب امام رضا

تلّ و گودال را ندیدی تو

**

تشنه ای را که زیر یک دشنه

دست و پا میزند که جان بدهد

حق او نیست شمر با پایش

جسم زخمیش را تکان بدهد

 

محسن حنیفی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت - محمد بیابانی


امام حسن عسکری(ع)-ولادت


دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را

نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را

کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را

که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را

من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم

من امشب بندۀ مولای سر من رئا هستم

درون سینه ام انگار شور دیگری دارم

به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم

به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم

شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم

من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم

حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم

وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که...

...رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که...

...تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که...

...خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که...

...همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد

و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد

نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است

که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است

و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است

بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است

تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی

صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟

رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید

حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید

گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید

دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید

اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد

کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد

میایی و برای مهدی ات دلداده می سازی

هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی

ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی

برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی

میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی

برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی

تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست

زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست

به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست

یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست

دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان

دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان

اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم

صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم

غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم

برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم

از آن ابری زیر ظلمتش پوشاند ماهش را

از آن مادر که در آن کوچه ها گم کرد راهش را


محمد بیابانی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت - پرچمی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت


پَرِ شکسته به بالا نمی رسد هرگز

تلاش می کند اما نمی رسد هرگز

کبوتری که هوایی نشد در این وادی

به آسمان تمنا نمی رسد هرگز

اگر اجازه نیاید که تا ابد معشوق

به سوی خانه لیلا نمی رسد هرگز

چنان مقام به عشاق می دهد الله

به فکر مردم دنیا نمی رسد هرگز

مقام و سلطنت و پادشاهی عالم

به پای رعیتی ما نمی رسد هرگز

و بی ولای تو و خانواده ات آقا

کسی به عالم معنا نمی رسد هرگز

بدون گوشه ی چشم تو شیعه در محشر

به خاک بوسی زهرا نمی رسد هرگز

مسیح آل محمد ، مسیح زهرایی

به گرد پای تو عیسی نمی رسد هرگز

پَرَم به شوق هوای تو وا شده آقا

کبوتر تو به سویت رها شده آقا

زمان مستی ما انتها ندارد که

مریض عشق تو بودن دوا ندارد که

بهشتِ من تویی آقا، بهشت را چه کنم

بهشت بی گُلِ رویت صفا ندارد که

نمی دهم به بهشت خدا حریم تو را

بهشت قد حریم تو جا ندارد که

فدای بنده نوازی و مهربانی تو

سرای لطف تو شاه و گدا ندارد که

کجاست حاتم طایی ببیند اینجا را

کسی شبیه تو دست عطا ندارد که

سرای توست پذیرای آرزومندان

کسی به قدر تو حاجت روا ندارد که

میان این همه القاب نیک هیچ اسمی

صفای کنیه ابن الرضا ندارد که

تویی که آینه حی ذوالمَنَنت خوانم

عزیز قلب رضایی تو را حسن خوانم

امام عسگری، آقا، امیر، مولانا

دو دست خالی ما را بگیر، مولانا

گدای نیمه شب، بین این گذر هستم

بیا و توشه بده بر حقیر مولانا

نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن

منم به دام نگاهت اسیر مولانا

به نفس سرکش و طغیان گرم نگاهی کن

دعا نما که شوم سر به زیر مولانا

بصیرتی بده آقا که راه کج نروم

تویی تو آینه ی یا بصیر مولانا

به کوری همه دشمنان، خدای کریم

نوشته نام تو را از غدیر مولانا

تویی که چشمه ناب معارفی آقا

کمال سیر و سلوک هر عارفی آقا

هر آنچه ناز فروشی تو، مشتری هستم

میان صحن تو دنبال نوکری هستم

دعای بال قنوتم که مستجاب شدم

که تحت رایت عشقم پیمبری هستم

هزار مرتبه مدیون ربنای تو ام

اگر که شیعه مجنون حیدری هستم

به انقلاب و نام خمینی همیشه محتاجم

به یاد خون شهیدان کوثری هستم

چه منتی به سر من نهاده دست شما

که تابع سخن رهبری هستم

شباهتی است میان دل من و دل تو

شباهتی است که مثل تو مادری هستم

به روز حشر کشم نعره های مستانه

که من غلام غلامان عسگری هستم

مجیر آل رسولی مدد ابالمهدی

فروغ چشم بتولی مدد ابالمهدی

عطش میان حرم رود نیل می گردد

سرشک دیده ما سلسبیل می گردد

کسی که زائر قبر غریبتان باشد

میان آتش غمها خلیل می گردد

ندارد هیچ تعجب که در کنار شما

کبوتر حرمت جبرئیل می گردد

به حج نرفته ای اما طواف درگاهت

هزار حج خدا بی بدیل می گردد

به حلقه های ضریحی که نیست در حرمت

دل شکسته زائر دخیل می گردد

دوباره پای برهنه به جاده می آئیم

به سوی صحن و سرایت پیاده می آئیم

چقدر پای برهنه ، چقدر دیده ی تر

دویده بین بیابان ، دویده بین گُذر

چقدر پای برهنه ز خانواده ی تو

چقدر پای ورم کرده با دلی مضطر

چقدر پای برهنه علی زمین افتاد

چقدر خورده زمین همره علی ، مادر

چقدر پای برهنه علی خجالت داشت

نه از مدینه ، خجالت کشید از همسر

غم مدینه فزون شد ، به کربلا آمد

چقدر پای برهنه دوید یک دختر

رسید و دید برادر تنش برهنه شده

رسید و دید دگر پشت و رو شده پیکر

میان طور چرا چکمه پوش آمده است

چرا هنوز لگد می خورد تنِ بی سر

پدر که رفت به جای تمام خواهرها

به روی خار مغیلان دوید یک دختر

اگر چه پای برهنه هزار غم دارد

ولی امان ز موی دختران بی معجر


جواد پرچمی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت - نوازنی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت

 

از پنجشنبه های دل من عبور كن

یك روز جمعه چشم مرا غرق نور كن

آقای پنجشنبه؛ مرا هم نگاه كن

چشمان خیس و غم زده ام را مرور كن

چیزی دگر نمانده به هنگامهٔ ظهور

ما را در این دقایق آخر صبور كن

با آخرین ستاره شب های انتظار

با یازده ستاره تو در ما ظهور كن

با اشك صیقلی بده ما را و بعد از آن

سنگ سیاه سینهٔ ما را بلور كن

ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن

عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن

آدم کشیده بود خودش را به التجا

غم هم نشسته بود لب جادهٔ فنا

کشتیِّ نوح هم به تکسّر رسیده بود

و می طنید یک سره دور و بر بلا

موسا که رفته بود به دریا عصا به دست!

عیسا مریض بود و به ذکر هوالشفا

آتش به قهقهه همه جا گـُـر گرفته بود

آن سو خلیل بود و دو چشمِ پر از دعا

آن غصه ها و این همه غم ها یکی یکی

گشتند کو به کو همه جا را جدا جدا

تا این که چشم شان همه افتاد سمت تو

یا نه! نگاه لطف تو افتاد ابتدا

آن سو نگاه زرد و غم انگیز غصه بود

این سو نگاه سبز و سرور آور شما

از آن به بعد سائل چشمان تو شدیم

و خوانده ایم نام تو را "سُـرّ مَـن رای"

از آن به بعد غم که به ما روی می کند

مائیم و یک نگاه تو آقایِ سامرا

ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن

عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن 

تا كوچه های سامره مردی نجیب داشت

آری هوای شهر فقط بوی سیب داشت

شب ها كه در ترنّم سجاده می نشست

شب های عرش  حال و هوایی عجیب داشت

هر گاه با دعای فرج اوج می گرفت

زیر لبش ترنم اَمَّن یُجیب داشت

درد آمد و دوا شد و با یك اشاره گفت:

هر گوشه از كلام لبش یك طبیب داشت

آن قدر کشته شد دل و آن قدر زنده شد

با تیغ ابرویی که فراز و نشیب داشت

ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن

عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن

هر جا که باده هست صفای خُمش تویی

هر جا که آیه ای است ضمیر کُمش تویی

آدم طمع به کسب مقام شما نمود

در صورتی که آب و گلِ گندمش تویی

شهر مدینه شادتر از این نمی شود

چون که به لطف حق حَسن دومش تویی

فهمیدم از ترنم سرداب سامرا

هر جا که جمکران شده شهر قُمش تویی

خورشید مردمیِ زمین؛ آسمان ترین

ای خوش به حال هر که تب مردمش تویی

ابن الرضای سوم ما یا ابالحسن

عیدی بده به دست گدا یا ابالحسن


رحمان نوازنی

امام حسن عسگری(ع)-ولادت - بیابانی

امام حسن عسگری(ع)-ولادت

 

دوباره پای غزل سویتان دوان شده است

حروف واژه عشقم ترانه خوان شده است

ردیف و قافیه هایم فقط به ذوق شماست

که اینچنین همه همرنگ آسمان شده است

زبان رو به سوی قبله مانده طبعم

به جان رسیده و انگار پرتوان شده است

فضای آبی شعرم نثار مقدمتان

بهار هم به قدوم شما جوان شده است

نَمی ز بارش حُسن شما و آل شما

کتاب شعر و غزلهای شاعران شده است

فضای شعر، پر از لطف بی کرانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

چه منتی به سر خلقت خدا داری

اگر به چشم زمین پای خویش بگذاری

سحاب رحمتی و پای آسمان خدا

کنار می کشد آن ساعتی که می باری

فرشتگان همه مبهوت جلوۀ رویت

چه دلربایی... عجب دلبری... چه دلداری...

تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را

به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری

پس از تو صبح مدینه دگر نخواهد دید

طلوع نسل خدا را زمان بیداری

لبان حضرت هادی پر از ترانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست  

اگرچه عمر تو ایام کمتری دارد

ولی به عمر دوصد نوح برتری دارد

بهشت کوی تو! نه... نه... غباری از کویت

کجا به وعده جنت برابری دارد؟!

کدام دلبری؟! آنهم به نقد جان دادن

شبیه و مثل تو آنقدر مشتری دارد

دل مریض من آقا اگرچه ناخوش بود

ولی به لطف تو اوضاع بهتری دارد

گدای ریزه خور سفره تو سلطان است

چراکه بر سر خود تاج سروری دارد

نگاه ماست که دنبال آب و دانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

خوشا به حال کسی که هواییت باشد

گدای روز وشب سامراییت باشد

شنید هرکه حدیث تو از پس پرده

همیشه مست کلام خداییت باشد

عبادت تو میان درندگان یعنی

جهان به سلطه فرمانرواییت باشد

کسی که در وطنش خانۀ رضا دارد

هلاک کنیه ابن الرضاییت باشد

خوشا به آنکه به یاد ضریح شش گوشت

مسافر حرم کربلاییت باشد

بیا مرا بطلب، دل پر از بهانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست

شما که جود و کرم عادت و مرام شماست

گدا همیشه پر از شرم احترام شماست

شما که صاحب شیرین ترین اسمائید

همیشه روی لب ما طنین نام شماست

شما که هیچ زمان حج نرفته اید اما

هم آب زمزم و هم کعبه تشنه کام شماست

شماکه حجت حقید در برابر ما

به گفته خودتان فاطمه امام شماست

تورا به فاطمه آقا خودت دعایی کن

که استجابت، اجزایی از کلام شماست

دعا برای فرج نزد آستانه توست

کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست


محمد بیابانی

سرود ولادت امام حسن عسکری(ع) - رضارسولی

سرود ولادت امام حسن عسکری(ع)

 

شب شب شور و شادیه

شب عیدیه

صله ی ما همه دست مهدیه

 

لطف خدا در کمونه

دل می خونه

میلاد بابای صاحب زمونه

 

مرغ دل هواییه - موسم گداییه

دلهامون سامراییه

 

یا امام عسکری – مولا یا حسن عسکری

 

تو آسمونا به پاست هلهله

شده ولوله

داره ولیمه می ده خود فاطمه

 

بارون الهی می باره

دل بی قراره

محو روی آقامون ماه و ستاره

 

اومد ماه دلبری - می خونن حور و پری

مولا یا حسن عسکری

 

یا امام عسکری – مولا یا حسن عسکری

 

دلامون دور از محن شد

غم ریشه کن شد

دوباره فاطمه صاحب حسن شد

 

 شده از قدومش چراغون

آیینه بندون

حور و ملائک هستن چه حیرون

 

 دلهامون بهاریه - درد و غم فراریه

رحمت الهی جاریه

 

یا امام عسکری – مولا یا حسن عسکری

 

رضـا رسـولـی

 


دریافت سبك

امام حسن عسکری(ع)-ولادت - نعمتی


امام حسن عسکری(ع)-ولادت


ره باز کنید، دلبری آمده است

بر شیعه امام دیگری آمده است

در مطلع هشتم ربیع الثانی

میلاد امام عسگری آمده است

*** 

ما دیده به راه دلبری مه روئیم

با بادۀ ناب دیده را می شوئیم

در این شب پر شکوه با هر صلوات

تبریک به صاحب الزمان می گوئیم


قاسمی نعمتی

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مناجات - قاسمی

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مناجات


السلام علیک یا ساقی

گوشه چشمی، خراب آمده ام

اشک هایم دخیل دامنتان

زائر بارگاه میکده ام

 

 دارم اذن دخول می خوانم

های و هوی مرا نگاه نکن

به دلم دست رد نزن امشب

روزگار مرا سیاه نکن

 

به سبوخانه ی نگاهت من

یازده جام می بدهکارم

چوب خطِ مرا نگاه نکن

آمدم باز نسیه بردارم

 

 در حجاز خمار چشمانت

باغ انگور عسکری داری

باده ات کهنه کار می خواهد!

عده ای خاص مشتری داری

 

 «بسم رب الشراب»؛ می نوشم

چه شرابی! سرت سلامت باد

همه جا را بهشت می بینم

باغت آباد، خانه ات آباد


 قدحت تا مرا مسلمان کرد

أَشهدُ أَنَ باده... را خواندم

با لبی تر نماز عیشم را

سوی ایوان سامرا خواندم

 

 در طواف پیاله ات دیدم

از سماعم، سما به رقص آمد

قطره ای از می ات زمین افتاد

نجف و کربلا به رقص آمد

 

در سماعی چنین تماشایی

با دفش؛ قم دوان دوان آمد

آخرین باده را کنار گذار

با نی و تار جمکران آمد


وحید قاسمی

امام حسن عسکری(ع)-مدح و ولادت - محمود ژولیده

امام حسن عسکری(ع)-مدح و ولادت

 

آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت

ما را غلام حلقه به گوش شما نوشت

روز ازل مربی اشراق عاشقی

نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت

آن خالقی که مهر تورا مُهر سینه ساخت

با لوح دل حدیث تو را آشنا نوشت

با جوهر طلا به شبستان آسمان

وصف تو را به خط جلی کبریا نوشت

با جان و دل ولایت تو خو گرفته است

خلّاق عشق بندگی ات را سزا نوشت

صدها طواف، بی تو نیارزد به ارزنی

چون کعبه را به کوی شما مبتلا نوشت

بعد از خدا کریم ترینی امام من

از بس خدا به دست کریمت ثنا نوشت

آن خالقی که عادت احسان دهد ترا

دل را گدای سامره ی هل اتا نوشت

ما را غلام همت تو آفریده اند

ریزه خوران دولت تو آفریده اند 

ای از کرشمه های تو روی بهار سبز

وز غمزه ی نگاه تو لیل و نهار سبز

تا زیر سایه ی تو کند عشق زندگی

باشد برای شیعه همه روزگار سبز

بی حسن تو بهشت صفایی نمی گرفت

جنات تجری است به آن نو بهار سبز

ای پرچمت به بام نظام جهان سه رنگ

لعل تو سرخ و چهره سپید، اقتدار سبز

این دل ز شرب آب ولای تو زنده است

باشد همیشه دور و بر چشمه سار سبز

از رعد و برق غمزه ی مژگان عاشقت

ابر بهار و عاطفه ی بی قرار سبز

گل می دمد ز مقدم خورشیدی شما

پشت لب فلک ز تو ای گل عذار سبز

بازار سرد منتظران از تو گرم شد

دارد هلال شیعه عجب انتظار سبز

شیعه دگر بهانه به دشمن نمی دهد

با دیدن بقیع دگر تن نمیدهد

تو محور حدیث شریف زعامتی

چشم و چراغ دین و اساس امامتی

احکام اهل بیت به تو می شود درست

در خاندان وحی چه والا اقامتی

روشن ترین چراغ هدایت به دست تست

تو قله ی امامت و دین را علامتی

ای زاده ی خلیل خلیلان بت شکن

در آتش فراق چه برد و سلامتی

هر چند در حصاری و تبعید جای تست

تو مظهر مقاومت و استقامتی

ای در برابر همه ی کفر یک تنه

الحق که مثل فاطمه کوه شهامتی

محراب از نماز تو بالا بلند شد

ای مقتدای سرو چه خوش قد و قامتی

شد خوشه ی طلایی گندم ز گونه ات

ای سفره دار عشق عجب با کرامتی

ای نور تو هماره نگهدار شیعیان

دلسوزی ات امان من النار شیعیان

دست قلم به پای ثنایت نمی رسد

مهر فلک به گرد عبایت نمی رسد

مهر و مه از افاضه ی ذرات نور تست

دست ستاره بر کف پایت نمی رسد

باید سپرد دسن عنان را به دست تو

بی تو کسی به مرز هدایت نمی رسد

آن مدعی که از تو اطاعت نمی کند

دستش تهی است چون به عطایت نمی رسد

حتی اگر امارت عالم شود نصیب

بی حکم تو کسی به کفایت نمی رسد

آب حیات چشمه ی مهر و محبتت

به تشنگان بدون عنایت نمی رسد

تردید در امامت تو هرکه می کند

دستش به ریسمان ولایت نمی رسد

هر کس که بر ولی شما اعتنا نکرد

عهدش به روز عهد و وفایت نمی رسد

مهدی اگر دعا نکند وای بر دلم

دل را اگر صدا نکند وای بر دلم


محمود ژولیده

اشعار مدیحه و ولادت امام حسن عسکری (ع) - استاد سازگار - *12*

اشعار مدیحه و ولادت امام حسن عسکری (ع) - استاد سازگار - *12*




به ادامه مطلب بروید....

ادامه نوشته

سرود ولادت امام حسن عسکری (ع) - مجید احدزاده


سرود ولادت امام حسن عسکری (ع)


یم فضل و شرف و جود خوش آمد


حجت خالق معبود خوش آمد


پدر مهدی موعود خوش آمد


به دوعالم خبر آمد  -  بهر هادی پسر آمد


پدر منتظر آمد


روی زیبای حسن (ماه تمام است)3


او امام ابن امام ابن (امام است)3


(درشب میلاد او غصه حرام است)2


گل زهرا گل زهرا گل زهرا


همه ی ارض و سما را خنده زن بین


غرق بوسه ی پدر روی حسن بین


رخ او را همچو باغ یاسمن بین


وقت شادی و سرور است  -  دل ز هر چه غم به دور است


همه عالم غرق نور است


هم ز دست پدرش (عیدی بگیرم)3


هم ز دست پسرش (عیدی بگیرم)3


(هم زدست مادرش عیدی بگیرم)2


گل زهرا گل زهرا گل زهرا



مجید احدزاده



دریافت سبک

سرود ولادت امام حسن عسکری (ع)- سیدمحسن حسینی


سرود ولادت امام حسن عسكري (ع)


دلبرم در دل ماوا گرفته        سامرا بوي خدا گرفته


من به قربان مه روي او

من به قربان خم موي او

پر زند مرغ دلم سوي او


(گل زهرا مددي يا مولا)


به به آغاز دلبري آمد      عيد ميلاد عسكري آمد


دل مايادحسن مي باشد

هركه دل شادحسن مي باشد

عيدميلادحسن مي باشد


(گل زهرا مددي يا مولا)


عروس زهرا بوسيده رويش       شانه كشيده به تار مويش


آمده ماه جهان آرايي

هر ملك گفته به او لالايي

مي رسد از لب ما آوايي


(گل زهرا مددي يا مولا)


اي پناه من ، من بي پناهم       يا اباالمهدي كن يك نگاهم


من آواره صحرا هستم

به خدا بي كس و تنها هستم

عاشق يوسف زهرا هستم


(گل زهرا مددي يا مولا)


آبرو دادي به روي زشتم        سامرا باشد باغ بهشتم


كي شودمست سبويت باشم

كي شودزائركويت باشم

عمري بسته به مويت باشم

(گل زهرا مددي يا مولا)


 سيد محسن حسيني

 


دريافت سبك

 

سرود ولادت امام حسن عسکری (ع)- سیدمحسن حسینی

سرود ولادت امام حسن عسکری (ع)


مزده ای یاران   مظهرجانان  مولانا عسکری آمد


شمع محفل ها   قبله ی دلها  با تاج سروری آمد


ای گل طاها    سیدی مولا   خوش آمدی یابن زهرا


ای نبی صورت   ای علی سیرت    ای نور چشم فاطمه


ای حسن صولت   ای حسین شوکت   یاروغمخوار ما همه


ای گل طاها    سیدی مولا   خوش آمدی یابن زهرا


 ز همه رستم   به تو دل بستم    آهوی دام تو هستم


دل من سویت   مستم از بویت  جام و پیمانه شکستم


ای گل طاها    سیدی مولا   خوش آمدی یابن زهرا


نفسی هویی  کن تو دلجویی  از ما ای شاه انس و جان


به گل روی  به سر موی  مهدی صاحب الزمان


ای گل طاها    سیدی مولا   خوش آمدی یابن زهرا



سید محسن حسینی



به سبک افتخاری

اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) - *13*

اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) - *13*




به ادامه مطلب بروید....

ادامه نوشته