قدری برای حال و روز خود دعا کن
الله را بهر شفای خود صدا کن
ای مهربان بانوی من فکر پرت باش
کمتر دعا از بهر این همسایه ها کن
پهلو و بازویت علی را جان به لب کرد
فکری برای اشک چشم مرتضی کن
سفره بدون نان تو لطفی ندارد
برخیز از جا و تنورت را به پا کن
جان حسین و زینبت در آخرین بیت
گوشه نگاهی از کرم بر این گدا کن
محمد رضائی