نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...
نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

گفتیم یا اباالفضل


عشقی چو برگزیدیم‌گفتیم یا اباالفضل

از عاقلان بریدیم گفتیم یا اباالفضل


بازار عشق عباس گرم است همچو خورشید

ما عشق او خریدیم گفتیم یا اباالفضل


هر هیئتی که رفتیم پرچم به دست او بود

با سر سویش دویدیم گفتیم یا اباالفضل


از زینب و رقیه زهرا همه امامان

هر روضه‌ای شنیدیم گفتیم یا اباالفضل


بین حسین و عباس در کربلا نشستیم

خیل ملک چو دیدیم گفتیم یا اباالفضل


از هیبت علی و ایوان شنیده بودیم

تا در حرم رسیدیم گفتیم یا اباالفضل


با عشق و مشق عباس هر شب به خواب رفتیم

آرام آرمیدیم گفتیم یا اباالفضل


بر مشک چشمهامان تیر غمش چو بنشست

آهی ز دل کشیدیم گفتیم یا اباالفضل


اشکم زبان گشود و با اشک مشک می گفت

تا بر حسین چکیدی گفتیم یا اباالفضل


بر کام تشنه او یک عمر گریه کردیم

هر جا که آب دیدیم گفتیم یا اباالفضل


بر روضه های سخت و سنگین فاطمیه

تا پیرهن دریدیم گفتیم یا اباالفضل

صدها سخن ز رزم شبه علی شنیدیم

چون مثل او ندیدیم گفتیم یا اباالفضل




65 روز تا محرم مانده ....

تا کی به انتظار تو بنشینم


تا کی به انتظار تو بنشینم

وقت است تا قیام تو برخیزم

 

 آه ای فروغ دیده مظلومان

 باید به احترام توبرخیزم

 

 وقتی جهان به ذکر تو سرمست است

 در هرکجا به نام توبرخیزم

 

 من خانه زاد حیدر کرارم

در ظل مستدام تو برخیزم

 

هرجا که تیغ فتنه شرر بارد

 چون تیغ بی نیام تو برخیزم

کبوتر حرم


دل همیشه غریبم هوایتان کرده است

هواى گریه پایین پایتان کرده است

 

 وَ گیوه‏هاى مرا رد پاى غمگینت

مسافر سحر کوچه هایتان کرده است

 

 خداش خیر دهد آن کسى که بال مرا

کبوتر حرم باصفایتان کرده است

 

 چگونه لطف ندارى به این دو چشمى که

کنار پنجره هایت صدایتان کرده است ؟

 

 چگونه از تو نگیرم نجات فردا را ؟

خدا براى همین‏ها سوایتان کرده است

 

چرا امید ندارى مدینه برگردى ؟

مگر نه آنکه خدا هم دعایتان کرده است ؟

 

 میان شهر مدینه یگانه خواهرتان

چه نذرهاى بزرگى برایتان کرده است

 

 تو آن نماز غریب همیشه‏ها هستى

که کوچه‏هاى خراسان قضایتان کرده است

 

سپیده‏اى و به رنگ شفق در آمده‏اى

کدام زهر ستم جابجایتان کرده است

 

علی اکبر لطیفیان

 

از غم تو یا حسین همیشه دلم بی قراره ......... آسمون این چشام ابرای همیشه بهاره ........

یک قافله گل به کربلا می آید


 از کعبه ی دل صدای پا می آید

موجی  ز  نوای  آشنا  می آید

با عطر عجیبی که به ما می گوید:

یک قافله گل به کربلا می آید

 

عشق است که در کنج دلم غم آمد

توفیق     عزاداری    و     ماتم   آمد

هنگامه ی نغمه های چاووش رسید

بی تابی      ایّام      محرّم    آمد

 

از سمت جنون سوی شما می آییم

دیوانه  و  مست  و  بی نوا می آییم

ما همچو شما مقصدمان دریا است

رودیم  و به عشق  کربلا  می آییم

 

باشد که چو آب از عطش پر باشیم

لب  تشنه ی آن لبان  پر در باشیم

ای کاش  که  با  جنون  مردد  آییم

ما نیز در این قافله چون حر باشیم

 

از  خویش   گذشتی  و   بریدی  زغیر

رفتی که  شوی  معنی  ختم  به خیر

در   آیینه ی   یار  چه   دیدی  آن  روز

کاین گونه ز جان دست کشیدی زهیر؟

 

پرواز   تو    بی نهایتی   دیگر   بود

عاشق   شدنت  عنایتی  دیگر   بود

چون جد خودت به عشق مبعوث شدی

پیغمبریت    حکایتی    دیگر    بود

 

آیینه شدی در تو تبسّم کردم

دریا شدی و در تو تلاطم کردم

تا در تب و تاب دسته ها غرق شدم

یکبار ه ترا ز چشم خود گم مردم

 

ای کاش به دریای غمت غرق شوم

در  حزن  عزا  و  ماتمت غرق شوم

ای کاش که قسمتم شود با این موج

روز   دهم   محرمت  غرق   شوم 

  

امین علیمردانی


.................... دوباره باز داره میاد بوی محرم