نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...
نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

هی بال بال می زند این روز آخری

هی بال بال می زند این روز آخری

گشته هوای خانه مادر کبوتری

 

آغوش باز کرده به دنبال بچه هاست

گل کرده باز در دلش احساس مادری

 

دست شکسته  اش که به کاری نمی رود

مشغول بچه ها شده با دست دیگری

 

پا شد که باغ پیرهنش را بشوید از

گل های زخم خورده ایام بستری

 

گاهی میان گریه خود حرف می زد و

می گفت: آه... ای پدر! آیا دم دری!؟

 

اسپند دود میکند اسما برای او

کوری زخم چشم مدینه تو بهتری

 

اسما غروب شد دل خانم گرفته است

باید لباس رفتن او را بیاوری

رحمان نوازی

از آن سیلی مگر چشمت نمی دید

 

آن روز که پهلوی تو از کینه شکست

دل های مُحبّان تو در سینه شکست


تصویر تو را دِل علی آینه بود

اندوه تو سنگی شد و آیینه شکست


شعر کامل

بیت دیگرش :


از آن سیلی مگر چشمت نمی دید

که می جستی مرا با دست مادر

حرم مادر


حرم مادر ما سینه ماست

پس نگویید که او بی حرم است

گرچه چون مشتی ستاره زیر پا و پاره پاره ...

از خدا اول برایت اذن پوشیدن گرفتم

بعد هر شب بین انگشتم نخ و سوزن گرفتم

 

سوزن مژگان می آمد با نخ اشکم برایت

از کنار بوریا یی کهنه پیراهن گرفتم

 

بارها پیراهنت را بر تنت پوشانده آن وقت؛

در خیال خود سرت را نیز بر دامن گرفتم

 

دیدم آن نامرد را بر سینه ات با تیغ عریان

پیرهن را هر زمان از قسمت گردن گرفتم

 

پهلویش گر پاره گشته در میان کوچه ای تنگ

پیرهن را از دهان آتش و آهن گرفتم

 

گرچه چون مشتی ستاره زیر پا و پاره پاره

عاقبت فرزند خود را در میان تن گرفتم

مهدی رحیمی