نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...
نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارد


دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارد

در این سکـوت غـم بی نهایتی دارد


نسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشد

حسین  نام توبردن چه لذتی دارد


اگر که بغض گلویم امان دهد دل من

به قدر فرصت گل با تو صحبتی دارد


بهشت با همه سر سبزی و طراوت و حسن

به پیش کرب و بلایت چه قیمتی دارد


به یاد داغ تو هر  لاله ای که می روید

به وسعت دل صحرا مصیبتی دارد


هر آنکه همچو من آلوده و گنه کار است

ز آستان تو چشم شفاعتی دارد


این شعر با نوای حسین سیب سرخی

پخش و دانلود

خاک مسیح



پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟

این سرزمین غمزده در چشمم آشناست

 

این خاک بوی تشنگی و گریه می دهد

گفتند:«غاضریه» و گفتند:«نینوا»ست

 

دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح

آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست

 

توفان وزید از وسط دشت، ناگهان

افتاد پرده، دید سرش روی نیزه هاست

 

یحیای اهل بیت در آن روشنای خون

بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست

 

توفان وزید، قافله را برد با خودش

شمشیر بود و حنجره و دید در «منا»ست

 

باران تیر بود که می آمد از کمان

بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست

 

افتاد پرده ، دید به تاراج آمده ست

مردی که فکر غارت انگشتر و عباست

 

برگشت اسب از لب گودال قتلگاه

افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست

الا خورشید عالمتاب ،ارباب

الا خورشید عالمتاب ،ارباب

قرار هر دل بی‌تاب، ارباب


نه تنها من که دیدم آفرینش

تو را می‌خواندت ارباب، ارباب


به هر ابری که افتد چشم مستت 

 از او بارد شراب ناب، ارباب


تو آن بودی که هر شب در بر تو 

گدایی می‌کند مهتاب ،ارباب


من آن در را که غیر از او دری نیست  

 کنم با قلب دق‌الباب، ارباب


بیاد چشم تو بیمارم امشب  

 طبیبا بر سرم بشتاب، ارباب


اگرچه ریزه خوارم بازگویم 

 بیا امشب مرا دریاب ،ارباب


به بیداری اگر قابل نباشم  

 مرا امشب بیا در خواب، ارباب


چو شمعی در هوای کربلایت

 دلم شد قطره قطره آب، ارباب


ز چشمانم از این چشم انتظاری 

چکد هم اشک هم خوناب، ارباب

زمزمه غریب مادر حسین



باز دلم نغمه ماتم گرفت

بوی خدا بوی محرم گرفت


صدای زنگ قافله می رسد

ارض و سما را همه جا غم گرفت


قصه کربلای خونین یار

 جان زهمه عالم وآدم گرفت


اعوذُ بالله مِن الکَربلا 

بر لب پر فیض حسین دم گرفت


غصه قلب زینب از هجر یار 

 شیون پیغمبر خاتم گرفت


زمزمه غریب مادر حسین  

 بر لب او اشک دمادم گرفت


ناله طفلان ز عطش بی گمان 

صبر وقرار از دلم علقم گرفت


نوای مظلوم حسین غریب 

خواب ز چشم همه عالم گرفت


شعر حزین محتشم تا ابد 

نقش به هر بیرق و پرچم گرفت


سینه عشاق ز مهر حسین 

 مُهر شدو عشق مجسم گرفت