این که میزنید مادر منه
بس کن بی حیا دستت بشکنه
دیدم مادر با روی کبود
افتاد از نفس تو آتیش و دود . . .
مداحی عبدالرضا هلالی و ذکر گویی حسین سیب سرخی
فاطمیه 1391
دیگر مداحی مرتبط : میخ در که با خون آغشته شد
دانلود مداحی سیب سرخی و هلالی فاطمیه ، هلالی فاطمیه ، سیب سرخی فاطمیه ، سیب سرخی جدید
اینجا کجاست؟! چادر خاکی! چه می کنی؟!
تنها ترین نشانه ی پاکی چه می کنی؟!
اینجا غریبه نیست، چرا رو گرفته ای؟!
آیا تویی که دست به زانو گرفته ای؟!
دیر آمدم بگو که چه کردند کوچه ها
بانوی قد خمیده! زمین می خوری چرا؟!
این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟!
هی دست مشت کرده به دیوار می زند
شعرفاطمیه شهادت حضرت زهرا روضه باز شعر شهادت شعر کوچه لعنت الله عمر
تاکنون لاجرعه از غم خورده ای
تاکنون سیلی محکم خورده ای
مـادرت را سـمـت خانه برده ای
گـوشـواره دانـه دانـه بـرده ای
دل سوخته فاطمیه ایم . . .
ابولهب زنده شد و در کوچه راهم را گرفت
ضربت دستان او نور نگاهم را گرفت
مجتبی می خواست گردد جان پناهم یاعلی
با لگد آن بی حیا از من پناهم را گرفت
خواستم آهی کشم شاید سبک گردد دلم
پشت دستی آمد از کین؛ راه آهم را گرفت
السلام علیک یا اول مظلوم عالم یا امیرالمومنین علیه السلام
شعر فاطمیه شعر روضه حضرت زهرا روضه باز