-
کربلا شده بالم و پر پروازم
29 مرداد 1392 15:39
کربلا شده بالم و پر پروازم ، آهنگ و آوازم راهم از تو دوره ولی توی این دل آقا شش گوشه میسازم بلبلم و فکر چمن یادم نمیره غریبه ام اما وطن یادم نمیره هرچقدر هم برات ضریح نو بسازن غصه کهنه پیروهن یادم نمیره به هوای حرم بازم بیقرارم کی رو شش گوشه با گریه سر میزارم این شعر با نوای دلنشین روح الله بهمنی پخش و دانلود اجرا شده...
-
به یاد سید الذاکرین
29 مرداد 1392 15:04
پرسید رفیقی که مرا لیک سئوال است از بعد حسین آن که شهنشاه جلال است مبهوت وقارش شرفش دشت و جبال است این گریه و شیون که به هرماه و به سال است سیر حکمی است و یا فقط خواب و خیال است ؟ پیری برسید و نظری کرد و به لبخنــد فرمود که ای عاقل روشن دل و دلبند مجنون نشدی تا که بدانی که دراین بند بالله که دراین عرصه بسی جای ملال...
-
گرچه چون مشتی ستاره زیر پا و پاره پاره ...
25 خرداد 1392 13:21
از خدا اول برایت اذن پوشیدن گرفتم بعد هر شب بین انگشتم نخ و سوزن گرفتم سوزن مژگان می آمد با نخ اشکم برایت از کنار بوریا یی کهنه پیراهن گرفتم بارها پیراهنت را بر تنت پوشانده آن وقت؛ در خیال خود سرت را نیز بر دامن گرفتم دیدم آن نامرد را بر سینه ات با تیغ عریان پیرهن را هر زمان از قسمت گردن گرفتم پهلویش گر پاره گشته در...
-
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد ...
25 خرداد 1392 13:15
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشاق بنازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسینیه توست هر که را می نگرم شور محرم دارد نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت جامه ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک ارثی است که ذریه آدم دارد
-
باز هم مشهد مسافرها هیاهوی حرم
25 خرداد 1392 13:07
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟ بی پناهم خسته ام تنها به دادم می رسی؟ گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟ از کبوترها که می پرسم نشانم میدهند گنبد و گلدسته هایت را به دادم میرسی؟ ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی پهنه آبی ترین دریا به دادم می رسی؟ ماه نـوراین شبهای سیاه عمر من ماه من ای...
-
زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
25 خرداد 1392 12:59
پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود آخرین ساعات عمر حیدر شب گرد بود چادر خاکی زهرا، بالش زیر سرش عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود آتش آه حزینش بر جگر افتاده است این دم آخر،به یاد میخ در افتاده است در نگاه زینبِ دل خسته زخمش آشناست زخم فرقش،شکل زخم پهلوی...
-
خاک هم عطر شهادت می دماند آن روزها
25 خرداد 1392 12:56
خاک هم عطر شهادت می دماند آن روزها ترکش، از بند ملامت می رهاند آن روزهــا دسته ای مرغان عاشق سوی قافِ غربت و ... دسته ای را جاه دورش می نشاند آن روزها یار رفت و دوست رفت و مَردِ همسنگر ولی اشک حسرت از نگاهش می چکاند آن روزها رزق و روزی شان شهادت بود در بازار عشق رزق و روزی را خدا خود می رساند آن روزها خاک غربت می...
-
هرکه درعین بلا شیعه بماند مرد است
25 خرداد 1392 12:47
این نه عشق است برادر که پشیمانی ماست وین نه عهداست که تایید مسلمانی ماست داغ یک عمرگناه است که پنهان کردیم سجده بردوست که نه سجده به شیطان کردیم هی گنه کرده وگفتیم خدا میبخشد عذر آودده وگفتیم خدا میبخشد بخششی هست ولی قهروعذابی هم هست های مردم به خداروز حسابی هم هست نکنیم این همه بد درحق مولانکنیم کوفیان هرچه که...
-
پس از تو ام بنین بود بی پسر شده بود
21 خرداد 1392 19:35
همینکه پرچمت افتاد خیمه غوغا شد نبودی و سرِ یک گوشواره دعوا شد تو رفتی و همه گفتند وای بر زینب همینکه پای عدو سمت خیمه ها واشد چهار هزار نفر تیر می زدند ای وای چقدر تیر سه پر نذر جسم سقا شد اگر چه پرچمت افتاد بر زمین اما همینکه فاطمه را دید پرچمت پا شد پس از شهادت اکبر نه بعد قاسم نه پس از تو بود که دیدند حسین تنها شد...
-
کار جنون ما به تماشا کشیده است
21 خرداد 1392 19:28
روز ازل که قسمت ما را نوشته اند ما را به نام حضرت دریا نوشته اند کار جنون ما به تماشا کشیده است ما را غبار محمل لیلا نوشته اند بر روی بال های تمام فرشتگان از سرگذشت عاشقی ما نوشته اند یوسف کجاست تا سر خود را فدا کنیم ما را ز دودمان زلیخا نوشته اند گیرم نوشته اند که ما هم کسی شویم تنها به خاطر دل زهرا نوشته اند روز ازل...
-
این بزم عیش بی می و ساغر نمی شود
21 خرداد 1392 19:23
این بزم عیش بی می و ساغر نمی شود کامل بدون تک یل حیدر نمی شود آن تک یلی که علمدار کربلاست ساقی خیمه ها و سپهدار کربلاست امید بچه هاست و سردار کربلاست عشق حسین و زینب و غمخوار کربلاست از مادر ادب ادب آفریده اند یک بار جز احد ز او کی شنیده اند * وقتی رسید شادی به این انجمن رسید پایان غصه و درد و محن رسید خنده به لبهای...
-
فقط بابا میداند...
13 خرداد 1392 17:37
میدانم بابا دو بخش دارد بخشی در صحرا و بخشی بالای نی ... اما این که عمو چند بخش دارد فقط بابا میداند ...
-
کمی آرام تازه خواب رفته
10 خرداد 1392 12:05
ببین مادر ز گریه آب رفته که از جسم و تن ِ من تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟؟؟ کمی آرام تازه خواب رفته حسن لطفی شعر رباب , شعر علی اصغر
-
مانند مادر تو مرا بی هوا زدند
10 خرداد 1392 11:57
گودال بود و غربت بی انتهای من شد خیمه گاه مروه و مقتل صفای من از بسکه ازدحام در آنجا زیاد بود جایی نبود کشته ی بی سر ؛ برای من یک خنجر شکسته چرا بوسه میزند ؟ بر روی حنجر تو برادر به جای من یک نیزه آمد و سخنت را برید و رفت یک کعب نی رسید به داد صدای من پیراهن تن تو پر از رد پا شده است ؟ یا اشتباه میکند این چشم های من...
-
دانلود مداحی حضرت زینب علیها سلام
4 خرداد 1392 18:55
شور حسین وای از لب عطشانت پیکر بی جانت ، شکسته استخوانت خواهرت به قربانت حسین غم دارم بی اندازه چه کرده نعل تازه یک پیکر صدها نیزه وای از چشمان هرزه حسین سیب سرخی پخش و دانلود دانلود مداحی شهادت حضرت زینب جدید سیب سرخی شهادت حضرت زینب 92
-
دانلود طرح در رابطه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
1 خرداد 1392 12:48
برای مشاهده و دانلود تصاویری در رابطه با حضرت صاحب الزمان (عج) به ادامه مطلب بروید . برای دانلود روی هر تصویر کلیک نمایید . طرح پرچم این طالب بدم المقتول بکربلا به همراه دعای فرج طرح مسجد جمکران همراه با نوشته یا صاحب الزمان طرح یا اباصالح المهدی ادرکنی طرح رحمت الواسعه طرح اللهم عجل لولیک الفرج طرح اسلام علیک یا ابا...
-
کوفیان هلهله کردند ...
29 اردیبهشت 1392 13:35
گریه ها حلقه شدند پا به رکابش کردند دست ها چنگ زنان مرد ربابش کردند مادر تشنه ی شش ماهه خود اقیانوس است ربِّ آب است و در این جلوه ربابش کردند بی زره آمده از بس که شجاعت دارد کس حریفش نشد و زود جوابش کردند تیر مرد افکن و بر طفلک شش ماهه زدند یعنی اندازه ی عباس حسابش کردند زودرس بود ، بزرگ همه ی قوم شدن چون خدا خواست...
-
گفتی ای یار آخرم ...
29 اردیبهشت 1392 13:18
هر چه باشم منم علی هستم از چه با بی کسیت میسازی ؟ تو مرا با خودت ببر بابا جان عمّه قسم ،نمی بازی یاد دارم مرا بغل کردی گفتی ای یار آخرم نازی عنوان تصویر : ای کاش کربلا ... شعر حضرت علی اصغر علیه السلام
-
پدر ِ فاطمیه، صبح ِ مُحَرَم هستی
29 اردیبهشت 1392 13:03
شخص ِ مُفرد که تو مظلوم ِ دو عالم هستی پدر ِ فاطمیه، صبح ِ مُحَرَم هستی ... ربع ِ یک قرن سکوت از لبِ تو میبارد ای غریبانه ترین گریه یِ شب یا اول تک بیتی درباره امام علی ، شعر هروله امام علی
-
پر پرواز و بالِ پروازی
27 اردیبهشت 1392 16:33
یا بن خیر النساء خداحافظ در پناهِ خدا ، خداحافظ تو هنوزم مرا نبوسیدی پدر تشنه ها خداحافظ دست کم می شود مرا ببری مرد بی انتها خداحافظ خواهشی قبل بُردنم دارم التماس دعا خداحافظ بی قراری ، قرار می خواهی من نمردم ، که یار می خواهی پر پرواز و بالِ پروازی انتهای زمان آغازی چه کنم یار کوچکت باشم چه کنم تا دلت شود راضی اکبرت...
-
حنجر نازکی انگار ترک خورد و شکست
27 اردیبهشت 1392 15:23
تا که بر روی زمین خیمهی سقا افتاد پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد ناخنت خون شده و چهرهی مادر زخمی آنقدر چنگ زدی تا به رخش جا افتاد به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند چشمها تا که به چشم تر بابا افتاد خواستم بوسه بگیرم ز لبان خشکت گذر حرمله افسوس به اینجا افتاد حنجر نازکی انگار ترک خورد و شکست کودکی بال زد اما ز تقلا...
-
با درد خوشم که التیامم زهراست
20 اردیبهشت 1392 19:00
با درد خوشم که التیامم زهراست تسبیح ِ نماز ِ صبح و شامم زهراست عمری است که شرمنده ام از عمر بلند ای مرگ بیا بیا که نامم زهراست زهرا بشری موحد
-
یا بنی قتلت عطشانا
20 اردیبهشت 1392 18:52
شب جمعه دوباره در هیات روضه حال و هوای دیگر داشت کوچه ای با زبان سینه زنی خبری از حضور مادر داشت روضه خوان در حوالی گریه سخنی از وداع خواهر گفت و گریزش به یک وصیت بود وقتی از بوسه های آخر گفت ناگهان مادری رسید از راه صورتش قطره قطره در باران چادرش هم هنوز خاکی بود همچنان از نگاه ها پنهان... بعد تا یک غریب مادر گفت...
-
حرم حضرت زینب در محاصره ...
17 اردیبهشت 1392 20:46
من دلم آرام است چون پرچم عباس بالای گنبد حافظ حریم بانوست .. شیعه هرگز نهراسد چو زکینه دشمن دل ما تحت لوای علم عباس است
-
ما را ببر به محمل زینب که دق کنیم
17 اردیبهشت 1392 09:56
این خــانه خانه تو این دل سرای توست عمــری گدای کــوی تو و آشنای توست ایــن چــــشم را برای حسین آفریده اند روضه بخوان که منتظر روضه های توست شال ســــیاه بسته ای و می روی عزا؟ این جا بیا که مجلس ما هم برای توست زهــــــرا لباس مشکی ما را بـریده است این پیـــرهن ز جنس لباس عـزای توست ما با نــــــــگاه مادرتان سینـه...
-
رفت تا آب خجالت بکشد ،آب شود
1 اردیبهشت 1392 20:08
ناگهان سایه ی خورشید به صحرا افتاد آسمان خم شده و ماه به دریا افتاد ... پیش از این بود که مردی دل خود را گم کرد آن چنان رفت که یکباره زمین جا افتاد عشق می خواست که هم گام شود با گامش عشق هم چند قدم آمد و از پا افتاد آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به لب تشنه ی سقا افتاد شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان خیره در...
-
مادرم مات خنده ام شده بود
27 فروردین 1392 19:53
نیزه دارم همین که راه افتاد موی من شانه شد به پنجه ی باد مادرم مات خنده ام شده بود از تماشام ، گریه سر می داد در ِدروازه را که رد کردیم دور و اطراف شهر سنگ آباد سنگشان بی هوا به سر می خورد سرم از روی نیزه می افتاد همسفرها به من نمی گویید سنّ ِ شش ماهگی مبارک باد ؟ سد ّ برخورد سنگ و سر نشدم بی بدن بودنم ، اجازه نداد...
-
کلاف عشق
27 فروردین 1392 19:20
بگو آیا دلت را خانه ما کرده ای یا نه به اشک چشم خود دل را مصفا کرده ای یا نه همه خوبان عالم در کلاف عشق سر در گم بگو لیلای من دل را ذولیخا کرده ای یانه «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل» چه خوش فرموده حافظ، جان مهیا کرده ای یانه به چشمان سیه کردی تماشا کل هستی را! دمی باچشم دل ما را تماشا کرده ای یانه به نام عشق...
-
تا چهل روز نشد سیر علی را بیند
24 فروردین 1392 15:36
خاطری در وسط کوچه مشوّش میشد پنجه ای بین هوا بود و مصمّم شده بود پنجه ای بین هوا بود که یک سیلی شد فرصتی بود که اینگونه فراهم شده بود مادر هرکه زمین خورده فقط میداند که چرا قوت زانوی حسن کم شده بود من از آن گیسوی خاکی شده اش دانستم چقدر زود یتیمی ش مسلم شده بود وا نشد پلک گره خورده ی یک چشم کبود سیلی سر زده ای وای چه...
-
هنوز این خانه بوی یاس دارد
23 فروردین 1392 11:54
شیاطین دست بر در می زنند باز نمک بر زخم حیدر می زنند باز فغان ای آسمان ، طاقت ندارم که سیلی روی ِ کوثر می زنند باز همانهایی که اینجا در شکستند تمام حرمت حیدر شکستند من و این کوچه و محسن چه دیدیم! که اینجا پهلوی مادر شکستند هنوز این خانه ام دستاس دارد چه عشقی در دل عبّاس دارد دلم خون است از داغ جدایی هنوز این خانه بوی...